موقعیت استراتژیک ایران
ایران با داشتن 2 هزار كیلومتر نوار ساحلى در جنوب و مرزهاى مشترك با 12 كشور در منطقه، توانایى زیادى در انتقال انرژى به نقاط مختلف دنیا دارد. این مقاله به نقش و جایگاه ایران در انتقال انرژى از شبه قاره هند تا دریاى سیاه مى پردازد.
ایران با 130میلیارد بشكه نفت دومین كشور نفتى بعد از عربستان سعودى محسوب مى شود، همچنین «كشور ما از نظر ذخایر منابع گاز داراى 950 تریلیون فوت مكعب گاز است كه تولید سالانه آن در حال حاضر 3 میلیون تریلیون فوت مكعب است » و در حال حاضر از نظر ذخایر گاز در منطقه خلیج فارس مقام اول را دارد، كشور ایران، همچنین با داشتن منابع اورانیوم و همچنین منابع معدنى دیگر در واقع قدرت اول از نظر ذخایر هیدروكربنى و منابع معدنى در خلیج فارس است.
اما اهمیت برتر كشور ایران در خلیج فارس آن است كه بدون استفاده از ایران و راه هاى آبى و خاكى كه جزو قلمرو سیاسى و جغرافیایى ایران است، منابع خلیج فارس چندان راه به جایى نخواهد داشت و این ایران است كه به دلیل داشتن موقعیت ممتاز سوق الجیشى و استراتژیكى ، علاوه بر این كه از نظر ذخایر نفت و گاز مقام دوم و اول را در خلیج فارس دارد، داراى بهترین راه هاى انتقال نفت و گاز از كشورهاى صادركننده به كشورهاى مصرف كننده نیز مى باشد. در اینجا این راه هاى ارتباطى رامورد بررسى قرار مى دهیم، ابتدا راه هاى آبى (تنگه هرمز) را بررسى مى كنیم و سپس راه هاى خشكى را ارزیابى خواهیم نمود.
1- تنگه هرمز
تنگه هرمز آبراهى است كه خلیج فارس را از راه دریاى عمان به اقیانوس هند متصل مى سازد. «تنگ ترین معبر خلیج فارس در این تنگه داراى 46/69كیلومتر پهنا است و كوتاه ترین فاصله بین ساحل شمالى و جنوبى ، بین : «جزیره ایرانى لارك در شمال و جزیره عمانى (قوین بزرگ ) در جنوب تنگه هرمز 39كیلومتر برابر با 21مایل است كه آب هاى كرانه اى 12مایلى دو كشور در آن تداخل مى یابد». و بدین ترتیب حدود آب هاى ساحلى ایران و گستره قلمرو دریایى ایران از جزیره لارك در این منطقه تا حدود 20 كیلومترى ساحل جنوبى تنگه هرمز در جزیره قوین عمان وسعت مى یابد.
كشور ایران با توجه به وجود جزایر ایرانى در میانه تنگه هرمز و محاسبه خط كرانه هاى همه جزایر ایرانى و عمانى طبق قرارداد مرزى ایران و عمان ، داراى مالكیت سیاسى و جغرافیایى در قسمت اعظم این تنگه است.
لازم به یادآورى است، با توجه به اعمال حاكمیت مجدد ایران بر جزایر تنب بزرگ و كوچك و ابوموسى و به دنبال ، اعلام توافق بین ایران و شارجه مقررات 12 مایل آبهاى ساحلى ایران در مورد ابوموسى، به اجرا درآمد كه با اجراى این مقررات حدود آبهاى ساحلى ابوموسى را تا سرحد تداخل با آبهاى كرانه اى امارات ام القوین گسترش داد.
وجود انبوه جزایر استراتژیك ایرانى، علاوه بر آن كه موجب افزایش وسعت آب هاى ساحلى ایران مى باشند، همواره به عنوان پایگاه هایى جهت كنترل ایران بر این آبراه و این تنگه مهم داراى ارزش فوق العاده هستند، جزایر لارك، قشم، هرمز، هنگام و در ادامه جزایر تنب بزرگ و كوچك و ابوموسى، این توانمندى را تقویت نموده و تنگه هرمز را همچنان در تسلط ایران قرار مى دهد.
اقدامات كشورهایى مانند عربستان جهت كاهش ارزش استراتژیكى تنگه هرمز «مانند طرح خط لوله نفتى به طول 1287كیلومتر از منطقه احسأ و قطیف كه با حداكثر ظرفیتى برابر 1/8 تا 3 میلیون بشكه در روز، نفت این كشور را به ساحل دریاى سرخ مى رساند و یا اقدامات و طرح هاى عراق جهت انتقال نفت خود از طریق خط لوله از راه تركیه به ظرفیت روزانه 1/2میلیون بشكه و قرارداد با عربستان سعودى به ظرفیت روزانه 1/2 میلیون بشكه و قرارداد دیگرى با تركیه با ظرفیت روزانه یك میلیون بشكه جمعاً در حدود4میلیون بشكه هیچ گاه نتوانسته اهمیت استراتژیك خلیج فارس و تنگه هرمز را كاهش داده و در برابر این موقعیت طبیعى كشور ایران به صورت جدى مطرح گردد و تنگه هرمز كماكان محل اصلى عبور 60 درصد نفت مورد نیاز جهان به شمار مى رود.
2ـ موقعیت سرزمینى و راه هاى خشكى انتقال انرژى از ایران
خلیج فارس در واقع بدون ایران بسیارى از قابلیت هاى صدور منابع انرژى را به جهان از دست خواهد داد. ایران با داشتن بیش از دو هزاركیلومتر ساحل از دهانه اروندرود تا بندر گواتر، علاوه بر تسلط بر راه هاى آبى منتهى به اقیانوس هند، تنها كشورى است كه مى تواند از طریق خشكى منابع انرژى خلیج فارس را به بسیارى از مناطق جهان انتقال دهد.
در واقع «ایران مى تواند به مانند پلى ما بین خلیج فارس، قفقاز و كشورهاى اروپایى بوده و اقدامات لازم را براى افزایش روند مبادلات به عمل آورد.»
موقعیت ممتاز ایران جهت انتقال انرژى هنگامى تكامل مى یابد كه بسیارى از كشورهاى همسایه ایران و یا در نزدیكى ایران، به عنوان عمده ترین مصرف كنندگان، نفت و گاز خلیج فارس، نگاه خود را جهت استفاده از این انرژى تنها به طرف ایران متوجه نموده اند، زیرا ایران داراى امن ترین و نزدیك ترین راه ها به منابع انرژى بوده و مسیر انتقال آن نیز از نظر عوارض طبیعى، مناسب ترین مسیر از نظر انتقال نفت و گاز و صرفه جویى در پول و زمان و همچنین ایمنى صنعتى است. ایران حتى با استفاده از خطوط لوله مى تواند، نفت و گاز خلیج فارس را به سواحل دریاى مازندران انتقال دهد، ضمناً ایران توانسته تاكنون حدود 5میلیون بشكه نفت كشورهاى حاشیه دریاى مازندران را در نكا دریافت و از طریق خلیج فارس همین میزان نفت را براى آنها صادر كند و به ازاى هر بشكه 2 دلار دریافت نماید. اهمیت ویژه سرزمینى ایران را مى توان در قالب پروژه هاى در دست اجرا و یا طرح هایى كه در آینده مى باید به مرحله اجرا درآید به وضوح دید، این طرح هاى در حال اجرا و طرح هاى آینده به شكلى است كه قدرت بلامنازع ایران را به عنوان شاهراه انتقال انرژى مورد تأیید قرار خواهد داد. همه این طرح ها براساس نیاز كشورهاى مصرف كننده و اولویت قرار دادن و انحصارى بودن مسیر ایران است. از جمله این طرح ها، مى توان به پروژه انتقال گاز ایران به نخجوان براساس نیاز نخجوان و پروژه انتقال گاز به ارمنستان كه در فروردین ماه 86 افتتاح شد و یا خواسته هاى كشورهاى دیگر قفقاز و حاشیه دریاى سیاه و اروپاى شرقى به نفت و گاز ایران اشاره نمود. ایوان كوراس معاون آكادمى علوم اوكراین در پانزدهمین سمینار بین المللى خلیج فارس «لزوم برقرارى و توسعه، روابط ایران و اوكراین در زمینه انتقال انرژى» را مورد تأیید و تأكید قرار داد.
ضمن این كه موضوع بن بست انتقال گاز روسیه به اوكراین نیز این نیازهاى اوكراین را تشدید مى كند، همچنین در حال حاضر، طرح انتقال گاز ایران به همراه تعداد دیگرى از كشورهاى خاورمیانه و آسیاى مركزى به اروپا از طریق تركیه، بلغارستان، مجارستان، رومانى و اتریش در حال بررسى است. ضمناً انتقال نفت و گاز ایران به كشورهاى حاشیه دریاى سیاه نیز ازمواردى است كه با توجه به موقعیت ممتاز جغرافیایى ایران مى شود مورد بررسى قرار گیرد. امكان این ارتباط با دریاى سیاه از دو طریق جمهورى هاى نخجوان و ارمنستان و گرجستان و یا از طریق فقط دو جمهورى ارمنستان و گرجستان امكانپذیر است، به هر حال با انتخاب هر یك از این راه ها و انتقال نفت و گاز ایران به بندر باطوم در كنار دریاى سیاه در خاك گرجستان، تمامى كشورهاى ساحلى دریاى سیاه، یعنى رومانى، بلغارستان، مولداوى وخود گرجستان هم مى توانند نفت و گاز ایران را از طریق این بندر دریافت دارند. بنابراین موقعیت ایران در جهت ارتباط با دریاى سیاه و باز شدن راهى جدید جهت انتقال نفت و گاز ایران و دیگر كشورهاى تولید كننده از طریق ایران به كشورهاى ساحلى دریاى سیاه، مدیترانه و اروپایى مى تواند بسیار ارزشمند باشد و در واقع پاسخى باشد به وقفه اى كه تركیه در عضویت ایران در استفاده از خط لوله خاورمیانه و آسیاى مركزى ایجاد كرده و مرتباً اشكالات جدید به وجود مى آورد این امر یعنى صدور نفت و گاز ایران از طریق خط لوله به ساحل دریاى سیاه یعنى بندر باطوم. با افتتاح پروژه صدور گاز به جمهورى ارمنستان و با طى فاصله بین ارمنستان با ساحل دریاى سیاه بسیار سهل تر و كوتاه تر خواهد شد. بدیهى است كه كشورهاى ساحلى دریاى سیاه، بهترین و بیشترین خریدار نفت ایران از این راه دریایى ارزان و مناسب خواهند بود و ایران تنها كشور نفت خیز در بین كشورهاى صادر كننده خلیج فارس است كه مى تواند از این طریق و در كوتاه ترین فاصله با توجه به موقعیت جغرافیایى خود، نفت مورد نیاز كشورهاى ساحلى دریاى سیاه را تأمین كند. البته علاوه بر این، كشورهاى كرانه مدیترانه مانند، یونان، آلبانى، یوگسلاوى، بوسنى و هرزه گوین، كروواسى، مجارستان، ایتالیا، فرانسه، اسپانیا و احتمالاً كشورهاى شمال آفریقا نیز مى توانند در صورت انتخاب این راه، علاوه بر مسیر خلیج فارس، از این مسیر نیز استفاده نمایند و بنابراین، در واقع ایران پلى خواهد بود كه از دو مبدأ خلیج فارس و دریاى سیاه، نفت خود را با توجه به اولویت مكانى كشورهاى مصرف كننده و انتخاب مسیر نزدیكتر مى تواند به كشورهاى متقاضى انرژى برساند و از طرفى دیگر كشورهاى صادر كننده نفت، براى انتقال نفت خود از مسیر دریاى سیاه، تنها باید از مسیر ایران استفاده نمایند. لازم به ذكر است كه به غیر از ترانزیت نفت و گاز ایران از جنوب به شمال و شمال غربى كه با ارتباط از طریق مرز ایران در استان هاى آذربایجان غربى و شرقى به بندر باطوم، اهمیت سرزمینى ایران را جهت انتقال انرژى بسیار بالا خواهد برد، مسیر ترانزیت نفت و گاز ایران، از طریق شمال شرقى ایران به كشورهاى آسیاى مركزى نیز، ارزشمندى انتقال انرژى از طریق ایران را تأیید مى كند.
اما مهم ترین خطوط انتقال انرژى از خلیج فارس از طریق خطوط انتقال گاز ایران به پاكستان و هندوستان است كه هر روز 90 میلیون متر مكعب گاز ایران را به پاكستان و هندوستان انتقال مى دهد و با توجه به نیاز روزافزون هند به انرژى جهت راه اندازى و ادامه فعالیت هاى اقتصادى خود، همچنان این كشور نیاز به واردات گاز ایران خواهد داشت، طول این مسیر2700 كیلومتر است. همچنین كشور چین نیز با توجه به نزدیكى سرزمینى به ایران، بهترین راه جهت دستیابى به انرژى هیدروكربنى مورد نیاز خود را مسیر ایران مى داند، زیرا لوله هاى حامل انرژى ایران پس از انتقال از كناره هاى خلیج فارس در داخل ایران، فقط باید خاك افغانستان را جهت رسیدن به چین طى نماید. بنابراین و با توجه به نكاتى كه اشاره شد مسلماً مى توان گفت كه ایران مهم ترین و ارزشمندترین شاهراه جهت ترانزیت انرژى بوده و فى الواقع ایران شاهراه انتقال انرژى است.
محمد بهمنى قاجار
:: موضوعات مرتبط:
اخبارتحلیلی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1169
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0